سیاه مشق

  • ورود 

عناصر ارتباطات ما

08 اسفند 1391 توسط قلم

در ارتباط با دیگران، اگر به عناصر ارتباطی توجه کنیم، نکات زیبایی را می توانیم از آن برداشت کنیم. عناصر اصلی ارتباطات انسانی در سه عنصر: فرستنده، پیام و گیرنده بیان شده است.

اگر چه که در یک ارتباط، عناصر دیگری هم دخیل هستند اما بدون پارازیت های ارتباطی، و بدون کانال های ارتباطی، بازخوردها و فیدبک ها و رمزگذاری و رمزگشایی های ارتباطی، همان سه عنصر اصلی ای که یک ارتباط را با دیگری شکل می دهد همین سه عنصر است.

تعریف[1] این عناصر واضح است. چرا که هر روزه ما نیز بارها از این سه عنصر در ارتباطامان استفاده می کنیم:

فرستنده کسی است که ارتباط برقرار می کند و یا پیامی را که می تواند کلامی، احساسی، رفتاری، فکری و بینشی و .. باشد به دیگری منتقل کند.

پیام آن چیزی است که بین طرفین ارتباط منتقل می شود. چه پیام همان مراد جدی فرستده باشد و چه اینکه برداشت های متفاوت گیرنده. به هر حال در هر دو صورت پیامی منتقل شده است. اما اگر این پیام، برداشت های خود گیرنده باشد، ما می گوییم که در این ارتباط، به صورت کامل، ارتباط برقرار نشده است.

عنصر دیگر، گیرنده یا مخاطب است که فرد یا گروهی هستند که پیامی را که فرستنده ای فرستاده است، می گیرند.

با توجه به این مسائل، به نظر شما، اگر بخواهیم همین سه عنصر ارتباطی را در ارتباط ما با خداوند متعال بیان کنیم، چگونه می توانیم از این تعاریف و تطبیق آن ها بر این نوع از ارتباط، استفاده کنیم؟ آیا می توانیم این نوع ارتباطی بین انسان ها را به ارتباط بین خدا با انسان و انسان با خدا تعمیم داد؟


————————————–

[1] برای مطالعه بیشتر در این خصوص، رجوع کنید به جامعه شناسی ارتباطات، دکتر باقر ساروخانی، ص 37-42.

 1 نظر

بیان ساده دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان

07 مرداد 1391 توسط قلم

دعای روز هشتم:

اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ رَحْمَةَ الاَْيْتامِ، وَاِطْعامَ الطَّعامِ،
خدايا روزيم گردان در اين ماه مهرورزى نسبت به يتيمان و خوراندن طعام

وَاِفْشآءَ السَّلامِ، وَصُحْبَةَ الْكِرامِ، بِطَوْلِكَ يا مَلْجَاَ الاْمِلينَ
و به آشكار كردن سلام و هم نشينى با كريمان به فضل و كرمت اى پناه آرزومندان

 


در روز هشتم، طبق این دعا چه می خواهیم؟

رَحْمَةَ الاَْيْتامِ : رحم کردن و رحمت به یتیم، از مواردی است که موجبات ورود در بهشت را برای انسان فراهم می کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله، می فرمایند: إنّ في الجَنَّةِ دارا يُقالُ لَها : دارُ الفَرَحِ ، لا يَدخُلُها إلاّ مَن فَرَّحَ يَتامَى المُؤمنينَ در بهشت سرايى است كه به آن «شادى سرا» گفته مى شود و تنها كسى وارد آن مى شود كه ايتام مؤمنان را شاد سازد. كنز العمّال : ٦٠٠٨.
رحم و مهربانی با ایتام، موجب جلا قلب انسان می شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به کسی که از قساوت قلبش، شکوه می کرد، می فرمایند: رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ لِرجُلٍ يَشكو قَسوَةَ قَلبِهِ ـ : أ تُحِبُّ أن يَلينَ قَلبُكَ ، و تُدرِكَ حاجَتَكَ ؟: اِرحَمِ اليَتيمَ و امسَحْ رأسَهُ ، و أطعِمْهُ مِن طَعامِكَ ، يَلِنْ قَلبُكَ و تُدرِكْ حاجَتَكَ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه از سنگدلى خود شكايت كرد ـ فرمود: آيا دوست دارى نرمدل شوى و به خواسته ات برسى؟ به يتيم مهربانى كن و دست محبت بر سر او كش و از غذايت به او بخوران؛ در اين صورت دلت نرم مى شود و به خواسته ات مى رسى.نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص، ص: 160

از این دعا می فهمیم که در مقابل نعمت هایی که خدا به ما داده چه کنیم. در مقابل ایتام، باید رحمت داشته باشیم. در مورد طعام، باید به دیگران داده و دیگران را اطعام کنیم. در مورد سلام، بلند سلام کنیم، در مورد نعمت افراد کریم، با آنان هم نشینی کنیم.

اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى همه را از خداوند طلب می کنیم.با نیکان هم نشین باشم. با اطعام بپردازم. به آشکار کردن سلام که از سنت های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است، بپردازم. این ها همه روزی های خداوند است که ما می خواهیم خداوند آن را رزق ما بگرداند.

بِطَوْلِكَ يا مَلْجَاَ الاْمِلينَ به حق انعمام و نعمتهایی که به ما داده ای، ای کسی که محل پناه آرزمندان هستی ، این موارد را روزی ما بگردان

 

 نظر دهید »

بیان ساده دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان

06 مرداد 1391 توسط قلم

دعای روز هفتم:

اَللّـهُمَّ اَعِنّى فيهِ عَلى صِيامِهِ وَقِيامِهِ، وَجَنِّبْنى فيهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ،
خدايا ياريم كن در اين ماه بر روزه و شب زنده داريش و دورم بدار در آن از لغزشها و گناهانش

وَارْزُقْنى فيهِ ذِكْرَكَ بِدَوامِهِ، بِتَوْفيقِكَ يا هادِىَ الْمُضِلّينَ
و روزيم كن در آن ذكر خود را بطور دوام و يكسره به توفيق خود اى راهنماى گمراهان

در روز هفتم، طبق این دعا چه می خواهیم؟

اَللّـهُمَّ اَعِنّى یاری ام کن. خداوند تبارک و تعالی به ما می گوید در کارهایتان از نماز و صبر استعانت بجویید يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [1] همدیگر را یاری کنید وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى [2] و ما از خداوند، می خواهیم یاری مان کند که بتوانیم ازصبر و نماز یاری بجوییم و به یکدیگر یاری برسانیم

جَنِّبْنى جنب در لغت به معنای کنار [3]است. از خدا می خواهیم که ما را از هَفَواتِ [5]، اشتباه ها و لغزش ها ، و عقوبتی که بواسطه خطا و گناهان، بر ما روا می شود کنار نگه دارد. اثامِه، به معنای جزا و عقوبت گناه است. [4]

در این ماه عبادت که نفس کشیدن ها نیز عبادت است، از خداوند، عبادت با حضور و فهم را طلب می کنیم و ذکر و یادش را می خواهیم اما نه موقت. بلکه به صورت دائم. ذِكْرَكَ بِدَوامِهِ کسی که در تمام لحظات عبادتش، متوجه باری تعالی باشد، گویا دائما در ذکر و یاد او به سر می برد.


طلب توفیقش را می کنیم. ای هدایت کننده گمراهان… پروردگارا، گمراهی های جهلمان را به نور هدایتت، از بین ببر. توفیق می خواهند. خدایا، توفیقمان ده .

————————
[1] يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ(البقرة/153) اي کساني که ايمان آورده‏ايد از شکيبايي و نماز ياري جوييد زيرا خدا با شکيبايان است
[2] يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا … وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(المائدة/2) اي کساني که ايمان آورده‏… و در نيکوکاري و پرهيزگاري با يکديگر همکاري کنيد و در گناه و تعدي دستيار هم نشويد و از خدا پروا کنيد که خدا سخت ‏کيفر است.
[3] المفردات في غريب القرآن، ص: 205
[4] الإِثامُ: عُقوبة الإِثمِ الأَخيرة. لسان العرب، ج‏12، ص: 5
[5] الهَفْوَة، ج هَفَوَات [هفو]: اشتباه و لغزش. فرهنگ أبجدي عربي-فارسي، ص: 960

 نظر دهید »

بیان ساده دعای روز ششم ماه مبارک رمضان

05 مرداد 1391 توسط قلم

دعای روز ششم:

اَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَلاتَضْرِبْنى بِسِياطِ نَقِمَتِكَ
خدايا در اين ماه به خاطر دست زدن به نافرمانيت خوارم مساز و تازيانه هاى عذابت را بر من مزن

وَزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَاَياديكَ، يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ
و از موجبات خشمت بدان نعمت بخشى و الطافى كه نسبت به بندگان دارى دورم بدار اى آخرين حد اشتياق مشتاقان

در روز ششم، طبق این دعا چه می خواهیم؟

اَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى خدایا، خوارم مساز. خداوند با این همه رحمتش چطور انسان را خوار می سازد؟ خداوند خوار نمی سازد. انسان به واسطه معصیت و گناهانش است که خود را خوار می سازد. و من معترف هستم به خطاهایم. از خداوند می خواهم که لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِك بواسطه تعرض بر نافرمانی او و معصیت هایم، مرا پیش دیگران و خودش خوار نسازد. و به طور ضمنی از خداوند می خواهم آثار گناهان قبلی ام را محو کند، گناهانم را ببخشاید و نگذارد که گناه دیگری مرتکب شوم که خواری را به دنبال داشته باشد. این دعا و کمک را از خداوند دارم.

وَلاتَضْرِبْنى تازیانه های عذابت را بر من نزن. چرا سیاط و تازیانه ها، چرا من انسان با هشدارها و انذارها بیدار نمی شوم و با یک تازیانه به راه نمی آیم که خداوند مرا به تازیانه های عذابش بزند؟ بِسِياطِ نَقِمَتِكَ کتک زدن در مرحله اخر تربیت است. نکند که من به مرحله اخر تربیتم رفته باشم که خداوند مرا به تازیانه های عذابش بزند بلکه بیدار شوم و شاید زیر این تازیانه ها، در عذاب الهی، جان دهم…

و مرا دور گردان از چیزهایی که موجبات خشم و غضب تو را به دنبال دارد موجِباتِ سَخَطِكَ گاهی یک گناه از فردی خاص، باعث خشم و سخط الهی می شود. و خداوند بعد از آن دیگر او را نمی بخشاید. یکی از چیزهایی که سخط و غضب خدا را در پی دارد، خشم و غضب والدین است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: رِضَى اللَّهِ مَعَ رِضَى الْوَالِدَيْنِ وَ سَخَطُ اللَّهِ مَعَ سَخَطِ الْوَالِدَيْن[1] خشنودى خدا در خشنودى پدرو مادر است و ناخشنودى خدا در ناخشنودى پدر و مادر. دروغگویی، از دیگر مواردی است که خشم الهی را در پی دارد. امام علی علیه السلام می فرمایند: يَكتَسِبُ الكاذِبُ بكِذبِهِ ثلاثا : سَخَطَ اللّه ِ علَيهِ و ….[2] دروغگو با دروغگويى خود سه چيز به دست مى آورد: خشم خدا و …

بِمَنِّكَ وَاَياديكَ ایادی، به معنای نعمت هاست. چنانچه خداوند متعال به حضرت داوود علیه اسلام فرمود: اذْكُرْ أيادِيَّ عِندَهُم . ایادی و نعمتهای مرا به یادشان آور. روایت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم است که می فرمایند خداوند به حضرت داوود علیه السلام فرمود: أحْبِبْني و حَبِّبْني إلى خَلْقي . قالَ : يا رَبِّ ، نَعَم أنا اُحِبُّكَ ، فكيفَ اُحَبِّبُكَ إلى خَلْقِكَ ؟ قالَ : اذْكُرْ أيادِيَّ عِندَهُم ، فإنَّكَ إذا ذَكَرْتَ لَهُم ذلكَ أحَبّوني . [4] مرا دوست بدار و نزد خلقم نيز محبوب گردان. عرض كرد: پروردگارا! من كه دوستت دارم اما چگونه تو را نزد بندگانت محبوب گردانم؟ فرمود: نعمتهايى را كه به آنان داده ام گوشزدشان كن كه اگر خوبيهايم را يادآورشان شوى مرا دوست خواهند داشت.


يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ
ای خدایی که منتهای رغبت مشاقان تویی.


———————–
[1] علامه مجلسى، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 42جلد، اسلاميه - تهران، چاپ: مكرر، مختلف، ج‏71 ، ص 80.
[2] عبد الواحد تميمى آمدى، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، 1جلد، دفتر تبليغات - قم، چاپ: اول، 1366 ش، ص: 221.
[3] اليَدُ: النِّعْمة لسان العرب، ج‏15، ص: 419
[4] علامه مجلسى، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 42جلد، اسلاميه - تهران، چاپ: مكرر، مختلف، ج‏67، ص: 22.

 

 1 نظر

بیان ساده دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان

04 مرداد 1391 توسط قلم

دعای روز پنجم:

اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرينَ،
خدايا قرارم ده در اين ماه از آمرزش خواهان


وَاجْعَلْنى فيهِ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ، وَاجْعَلنى فيهِ مِنْ اَوْلِيآئِكَ الْمُقَرَّبينَ،
و قرارم ده در آن از بندگان شايسته فرمانبردارت و بگردانم در اين روز از اولياى مقرب درگاهت


بِرَأْفَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
به مهرت اى مهربانترين مهربانان

در روز پنجم، طبق این دعا چه می خواهیم؟

در این روزهم ، خواسته هایی را از خداوند می خواهیم . ابتدا بپردازیم به اینکه از خدا می خواهیم که این خواسته هایمان را چه کند؟ اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى خداوندا، جعل کن برای من… تا حالا فکر کردیم که این جعلی که می خواهیم از خداوند، به چه معناست؟ طبق معنای لغوی، ما در قالب لفظ جعل، از خداوند خواسته هایمان را به پنج صورت می خواهیم.[1] اوّل بمعنى شروع‏ . دوّم در ايجاد شى‏ء. سوّم در ايجاد شى‏ء از شى‏ء .چهارم تصيير شى‏ء از حالتى بحالتى‏. پنجم حكم بر چيزى با چيزى . ما از خداوند فقط نمی خواهیم که ما را جزو مستغفرین قرار دهد. یا فقط جزو عباد صالح و … . بلکه می خواهیم وجودمان را به حالت مستغفرین ، عابدین، صالحین، قانتین ، اولیاء مقربین، و … تغییر دهد. می خواهیم حکم بودن صفات این افراد را بر ما بکند. می خواهیم ما را موفق به شروع در این رفتارها بکند. می خواهیم رفتارهای ما را از زمره رفتارهای این گروه ها، ایجاد کند.. همه ی این ها در اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى نهفته است. خیلی چیزها می خواهیم با یک عبارت اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى.

اما در چه گروه هایی باشیم؟ این گروه ها مگر چه ویژگی هایی دارند ؟ این ها مطالب عمیقی است که نیاز به بیان طولانی دارد و این جا صرفا اشاره ای می کنیم.

مِنَ الْمُسْتَغْفِرينَ: طلب می کنیم که جزو مستغفرین باشیم. غفر؛ به معنای محو اثر [2]چیزی است. چیزی را پوشاندن، یا خطایی را درست کردن، یا کاری را اصلاح کردن، همه جزو معانی غفر قرار می گیرد. وقتی استغفار می کنیم، این ها را طلب میکنیم. اکنون نیز می خواهیم اعمالمان را محو و اصلاح بفرماید. چه کسی این طلب را می کند؟ کسی که به فقر خود و خطاهای خود پی برده باشد و عظمت الهی و غفران و محبت الهی را درک کرده باشد.

من عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ: در زمره بندگانت،عِبادِكَ عبد به کسی می گویند که در اثر ذلت و انقیادش، مطیع و بنده است. [3] پس می دانیم که پیش خداوند ذلیل ترین هستیم. و می خواهیم که مطیع ترین باشیم و مالکی داشته باشیم. الصّالِحينَ در زمره صالحین. صالح به کسی که عیب و نقصی در خودش وکارش نیست و فسادی در او نیست گفته می شود[4] اْلقانِتينَ در مورد نمازگزارانى كه در همه ساعات شب نماز مى گذارند و كسانى كه سكوت مى كنند و روزه دارد هستند[5] قانتين گفته مى شود و ما قنوت و تواضع و اطاعت دائمى را فقط نمى خواهيم بلكه مى خواهيم به واسطه این ویژگی در زمره قانتین باشیم. گاهی اوقات انسان ویژگی ای را دارد اما لایق رفتن در گروهی که آن ویژگی را دارا هستند نیست. پس داخل در این گروه ها شدن هم موضوعیت دارد.

مِنْ اَوْلِيآئِكَ الْمُقَرَّبينَ: اَوْلِيآء الله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اولیاخداوند رااینگونه توصیف می کنند: قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و اله مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ عَظَّمَهُ مَنَعَ فَاهُ مِنَ الْكَلَامِ وَ بَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ وَ عَنَّى نَفْسَهُ بِالصِّيَامِ وَ الْقِيَامِ قَالُوا بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ قَالَ إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ سَكَتُوا فَكَانَ سُكُوتُهُمْ ذِكْراً وَ نَظَرُوا فَكَانَ نَظَرُهُمْ عِبْرَةً وَ نَطَقُوا فَكَانَ نُطْقُهُمْ حِكْمَةً وَ مَشَوْا فَكَانَ مَشْيُهُمْ بَيْنَ النَّاسِ بَرَكَةً لَوْ لَا الْآجَالُ الَّتِي كُتِبَتْ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ خَوْفاً مِنَ الْعَذَابِ وَ شَوْقاً إِلَى الثَّوَاب‏ [6] رسول خدا فرمود هر كه خدا را شناسد و بزرگ داند دم از سخن بندد و شكم از خوراك و خود را بروزه و شب‏زنده‏دارى رنج دهد، گفتند پدران و مادران ما قربانت يا رسول اللَّه اينان اولياء اللَّه باشند؟ فرمود اولياء خدا خموشى گيرند و خموشى آنها ياد خداست و نگرند و عبرت گيرند و بگويند گفته آنان حكمت باشد ميان مردم راه روند و بركت زايد اگر عمر مقدر نبود جانشان در تنشان نميماند از ترس عذاب و شوق ثواب‏. الْمُقَرَّبين: فقط بدانیم که لفظ مقربین، در لسان روایات، از الفاظی است که مختص ملائکه به کار می رود. هر جا ملائکه می آید، مقربین می آید. و انسان می تواند به جایی برسد که بالاتر از مقام قرب ملائکه باشد… اللهم ارزقنا و اجعلنا

——————
[1] و يتصرّف على خمسة أوجه:الأول: يجري مجرى صار و طفق فلا يتعدّى، نجو جعل زيد يقول كذا ، قال الشاعر: فقد جعلت قلوص بني سهيل … من الأكوار مرتعها قريب و الثاني: يجري مجرى أوجد، فيتعدّى إلى مفعول واحد نحو قوله عزّ و جل: وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ [الأنعام/ 1]، وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ [النحل/ 78].و الثالث: في إيجاد شي‏ء من شي‏ء و تكوينه منه، نحو: وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً [النحل/ 72]، وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً [النحل/ 81]، وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلًا [الزخرف/ 10].و الرابع: في تصيير الشي‏ء على حالة دون حالة، نحو: الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً [البقرة/ 22]، و قوله: جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا [النحل/ 81]، وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً [نوح/ 16]، و قوله تعالى: إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا [الزخرف/ 3].و الخامس: الحكم بالشي‏ء على الشي‏ء، حقا كان أو باطلا، فأمّا الحقّ فنحو قوله تعالى: إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ [القصص/ 7]، و أمّا الباطل فنحو قوله عزّ و جل: وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ نَصِيباً [الأنعام/ 136]، وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ [النحل/ 57]، الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ [الحجر/ 91]. المفردات في غريب القرآن، ص: 196
[2] محو الأثر، و تستعمل في الذنوب و المعاصي، و مفهوم المحو أعمّ.و أمّا مفاهيم الستر و الصفح و الإصلاح و غيرها: فمن لوازم محو الأثر، فانّه يوجب ستر الخطاء الواقع و الصفح عنه و الإصلاح. التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏7، ص: 241
[3] (عبد): مطيع. بنده. از مجمع نقل شد كه او را در اثر ذلّت و انقيادش عبد گويند، پس معناى تذلّل و طاعت در آن ملحوظ است قاموس قرآن، ج‏4، ص: 280
[4] (صالح): شايسته. آنچه يا كسيكه شايسته و خوب است و در آن فساد نيست. قاموس قرآن، ج‏4، ص: 142
[5] المطيعين لله الدائمين على طاعته , … مجمع البحرين، ج‏2، ص: 215
[6] شيخ صدوق، أمالي الصدوق، 1جلد، اعلمى - بيروت، چاپ: پنجم، 1400ق. ص: 553

 نظر دهید »

بیان ساده دعای روز دوم ماه مبارک رمضان

01 مرداد 1391 توسط قلم

 

دعای روز دوم:

اَللّـهُمَّ قَرِّبْنى فيهِ اِلى مَرْضاتِكَ، وَجَنِّبْنى فيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَنَقِماتِكَ،
خدايا نزديكم كن در اين ماه بسوى موجبات خشنوديت و دورم ساز در آن از خشم و عذابت

وَوَفِّقْنى فيهِ لِقِرآئِةِ اياتِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
و موفقم دار در اين روز بخواندن آيات قرآنيت به رحمت خود اى مهربانترين مهربانان

در روز دوم، طبق این دعا چه می خواهیم؟

در روز دوم، از خداوند نه تنها رضایتش را می خواهیم، بلکه آن چیزی را می خواهیم که بواسطه آن، ما را به خداوند نزدیک و او را از ما راضی می کند. بدین معنا، هم عملی که مورد رضای خداست رو طلب می کنیم، هم نزدیکی بواسطه ی این عمل (قَرِّبْنى)که باید عملی مقبول شود، و هم نهایت این عمل که رضایت الهی است را خواستاریم.

نقطه مقابل رضای الهی که سخط [1]هست را نیز رد می کنیم و از خداوند می خواهیم که ما را از چیزی که مخالف رضای اوست دور بگرداند.

اما چرا از خدا می خواهیم که اول سخط خودش را از ما دور کند و بعد می گوییم نقمه را دور کند؟ سخط به معنای ضد رضایت [1] است و به معنای غضب شدیدی است که عقوبت را در پی دارد [2]. نقمه، نتیجه سخط و عدم رضایت خدا و غضب خداست.وقتی ما کاری را انجام دهیم که مورد رضای الهی نباشد، مستحق پاداش عقاب است. و نقمه به جزا و مکافاتی گفته می شود که با عقوبت همراه [3] هست.

بعد از طلب رضایت الهی و دور شدن از خشم و عقاب الهی، گویی به صورت مصداقی، یکی از اعمالی که مورد رضای خداوند است را از خداوند می خواهیم. قرائت آیات الهی. قرائت، به خواندن جملات و کلماتی گفته می شود که در کنار هم جمع شده باشند[4] این قرائت، به دو صورت بیان شده. هم به صورت خواندن و هم به صورت خوادن با فهم معنای آن. [5]

و ما هر دو سطح را از خداوند متعال که رحمت گستر بر همگان است، طلب میکنیم.

——————
[1] ضدّ الرِّضا : لسان العرب، ج‏7، ص: 312
[2] الغضب الشديد المقتضي للعقوبة: المفردات في غريب القرآن، ص: 402
[3] المكافأة بالعقوبة : لسان العرب، ج‏12، ص: 590
[4] القِرَاءَةُ: ضمّ الحروف و الكلمات بعضها إلى بعض في التّرتيل : المفردات في غريب القرآن، ص: 668
[5] هو تفهم و ضبط معاني مكتوبة بالبصر. مادّيّا أو معنويّا: التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص: 219

 

 نظر دهید »

بیان ساده دعای روز سوم ماه مبارک رمضان

31 تیر 1391 توسط قلم

دعای روز سوم:

اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبيهَ، وَباعِدْنى فيهِ مِنَ السَّفاهَةِ وَالتَّمْويهِ،

خدايا روزيم كن در اين ماه تيزهوشى و بيدارى و دورم گردان در آن از بى خردى و اشتباه كارى


وَاجْعَلْ لى نَصيباً مِنْ كُلِّ خَيْر تُنْزِلُ فيهِ، بِجُودِكَ يا اَجْوَدَ الاَْجْوَدينَ

و مقرّر فرما برايم بهره اى از هر خيرى كه در آن نازل گردانى بجود و كرمت اى باجودترين جودمندان


در روز سوم، طبق این دعا چه می خواهیم؟

در این روز از خداوند می خواهیم که برایمان از هر خیری که در این ماه قرار داده شده، نصیبی قرار دهد. خیر ، هر نیکویی و جود و کرم [1] و بخششی است که هر کسی به آن تمایل دارد. فلذا این درخواست را با صفت جواد باری تعالی از خداوند می خواهیم. چون خیر، از کسی صادر می شود که اهل جود و کرم باشد.نکته ای که این جا هست، اسم تفضیل بودن واژه خیر هست. یعنی بهترین. نهایت هر چیزی رو از خداوند خواستاریم، اما متناسب با ظرفیت خود، نصیبی را می خواهیم. چرا که اگر خارج از ظرفیتمان بخواهیم، سودمندمان نخواهد بود. نصیبی از این خیر را برایم قرار بده. این نصیب متناسب با ظرف وجودی من است.

خداوند، بهترین ها را اگر به ما بدهد و ما دو ویژگی را نداشته باشیم، این بهترین و جود خداوند، به درد ما نمی خورد . مثل طلایی که دست نابینایی بیافتد و نداند که این طلاست. و او را به جای آهنی از دست بدهد. این دو ویژگی چیست؟ از خداوند می خواهیم که روزیمان کند الذِّهْنَ و التَّنْبيهَ.

ذهن، در لغت به معنای زیرکی و زکاوت [2] و فهم و عقل و نیز حفظ قلب [3] آمده است. کسی که بتواند نکته ای را دریافت کند، در قلب آن معنا را درک کند، با فکر و تعقل و ذهن خود آن را بپروراند و در موقعیت های مقتضی، استفاده کند، از زیرکی و زکاوت در امور برخوردار است. نکته ای را می بیند و استفاده می کند که دیگران نمی بینند. و این یک موهبت الهی است. پس ما این موهبت را از خداوند می خواهیم.

مورد دیگری که از خداوند می خواهیم تا بتوانیم نصیب بیشتری از خیر داشته باشیم و به بهترین وجه از آن استفاده کنیم، التَّنْبيهَ است. تنبیه مصدر است. از واژه نبه، که به معنی بیداری و قیام [4]در کتب لغت آمده است. اما تنبیه، فراتر از بیدار شدن است. معنی تنبیه آگاه ساختن است. هوشیار کردن کسی. وقتی کسی از خواب بیدار می شود، هنوز هوشیار نشده . وقتی از خواب بیدار شد و هوشیار شد، همان حالت یقظه و آگاهی برایش پیش می آید.

در ادامه کامل درخواست کردن را یاد می گیریم. هم از خداوند زیرکی و زکاوت و فکر را می خواهیم و هم آگاهی و بیداری از خواب های غفلت را و هم از خداوند می خواهیم که ما را از هر چه که در مقابل این دو خواسته مان هست ، دور بفرماید وَباعِدْنى فيهِ مِنَ السَّفاهَةِ وَالتَّمْويهِ، سفاهت به معنای سبکی و نقص در بدن و نیز سبکی نفس و خفتی انسان که بواسطه نداشتن عقل دچارش می شود[5]، است. نقطه مقابل الذهن که زیرکی و دارا بودن از عقل و فهم بود. نیز به معنای تلبیس آمده است.[6]و تلبیس هم مخالف آگاه ساختن است. مشتبه کردن و درهم و برهم کردن امری، تلبیس گفته می شود. و ما از هر چیزی که مخالف دو خواسته اولمان است، دوری می گزینیم.

این از زیبایی های ادعیه ماست که نقطه مثبت و منفی را در قالب درخواست و نخواستن بیان می کنند تا هم به صورت جامع دعارا کرده باشیم و هم آگاه باشیم که برای رسیدن به خواسته، باید این ها را از خود دور کنیم.

——————
[1] الخير: الكرم و الجود: التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏3، ص: 157
[2] الذهن: الفطنة و الذكاء: مجمع البحرين، ج‏6، ص: 254
[3] الذِّهْنُ: الفهم و العقل. و الذِّهْن أَيضاً: حِفْظُ القلب‏ : لسان العرب، ج‏13، ص: 174
[4] استَيقَظ، النُّبْه: القيام‏ : لسان العرب، ج‏13، ص: 546
[5] السَّفَهُ: خفّة في البدن، و استعمل في خفّة النّفس لنقصان العقل، و في الأمور الدّنيويّة، و الأخرويّة : مفردات الفاظ القرآن، ص: 414
[6] التَّمْوِيهُ و هو التلبيس‏: لسان العرب، ج‏13، ص: 544
[7] التَّلْبِيس- [لبس‏]: مص، حقيقت را پوشانيدن و بر خلاف واقع چيزى گفتن يا اظهار نمودن،- پوشانيدن،- فى اصْطِلَاحِ النَّجَّارِين اوِ البَنَّائين: و در اصطلاح نجاران و بنايان روكش ساختن چوبى يا سنگى : فرهنگ ابجدی، ص 748

 نظر دهید »

بیان ساده دعای روز اول ماه مبارک رمضان

31 تیر 1391 توسط قلم

دعای روز اول: [1]

اَللّـهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ صِيامَ الصّآئِمينَ، وَقِيامى فيهِ قيامَ الْقآئِمينَ
خدايا قرار ده روزه ام را در اين ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داريم را نيز همانند شب زنده داران

، وَنَبِّهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلينَ، وَهَبْ لى جُرْمى فيهِ يا اِلـهَ الْعالَمينَ
و بيدارم كن در آن از خواب بيخبران و جنايتم را بر من ببخش اى معبود جهانيان

، وَاعْفُ عَنّى يا عافِياً عَنِ الْمُجْرِمينَ
و درگذر از من اى درگذرنده از جنايتكاران

در روز اول طبق این دعا، چه می خواهیم؟


وقتی انسانی راهی را قدم می گذارد، هم برای ابتدای راه پیش بینی می کند و هم آینده نگری و پایان راه و مسیر را در نظر دارد.

برای ابتدای راهمان می خواهیم که خداوند از گناهان ما درگذرد. واعف عنی.. و قبول داریم که ما مجرم هستیم. خود قبولی گناه، یه نوع پشیمانی و عذرخواهی به درگاه خداوند است. هب لی جرمی.. به برکت بخشش های ماه مبارک ما هم می خواهیم که جرم هایی که مرتکب شده ایم را بر ما ببخشاید.

برای کل راهمان دعا می کنیم که خداوندا روزه هایم را روزه ی واقعی قرار ده. صیامی ، صیام الصائمین. نه روزه ی تشنگی و گرسنگی. بلکه روزه ی واقعی قرار بده. و قیام هایم را قیام واقعی. شب زنده داری، این یعنی خدایا، توفیق شب بیداری هم به من بده. هم توفیقش را بده و هم این شب بیداری را شب بیداری واقعی قرار بده.

برای طول راه چه دعایی می کنیم؟ اینکه مرا از خواب غفلت بیدار کن. وَنَبِّهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلين .

در این دعا، بیداری از غفلت(وَنَبِّهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلين) بعد از بیداری و قیام لیل( قِيامى فيهِ قيامَ الْقآئِمينَ) آمده است. شاید باید شب زنده داری کنیم تا خداوند ما را از خواب غفلت بیدار نگه دارد.


—————–
[1] ادعیه هر روز ماه مبارک از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله روایت شده است. :ابن عباس عن النبي صلی الله علیه و اله تقول في اليوم الأول اللهم اجعل صيامي فيه صيام الصائمين و هب لي جرمي فيه يا إله العالمين و اعف عني يا عافيا عن المجرمين …..ابراهيم بن على عاملى كفعمى، المصباح، يك جلد، انتشارات رضى قم، 1405 هجرى قمرى؛ ص 613

 

 نظر دهید »

چی بخونم؟

30 فروردین 1391 توسط قلم

تقریبا هفت سال پیش بود که ما رفتیم زیارت خانه خدا..خدا روزی همه مان بکنه ان شاالله. رفته بودیم مسجدالنبی و عظمت اسلام و یکرنگی مسلمان ها رو می دیدیم. بماند اختلافات و دورنگی ها…آدم اگه بخواد یکرنگی و وحدت رو بهتر می تونه ببینه تا دورنگی و اختلاف رو.. اون جا که بودم نمیدونم چرا دلم می خواست پولی رو که برده بودم بزارم تو جیب اون ها و یه قرآن بخرم. ولی خریدمش. یه قرآن نسبتا کوچیک. و البته با تفسیر و این ها که حاشیه ی قرآن نوشته بود. از اون به بعد هر روز کار من شده بود این که این قرآن کوچیکم رو دست بگیرم و برم بشینم تو مسجدالنبی و هی قرآن بخونم و هی قرآن بخونم….یادش بخیر… خدا توفیقات همه رو برای قرآن خوندن زیاد کنه …آمین…امروز یکی از دوستام به من گفت که قران بخون و قران گوش بده… خب این دوستم هیچوقت الکی حرف نمی زنه. برای همین رفتم تو احادیث تورقی کردم. اولش به ذهنم اومد که چه جوری از دوستم باید تشکر کنم که به فکر منه؟ همین طور که کتاب ثواب الاعمال رو ورق می زدم چشمم به این روایت افتاد:

امام صادق عليه السلام از پدرش عليه السلام نقل مى نمايد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: اهل القران فى اعلى درجه من الادميين ما خلا النبيين و المرسلين فلا تستضعفوا اهل القران و حقوقهم فان لهم من الله لمكانا. اهل قرآن بالاترين درجات را پس از پيامبران و رسولان دارند. بنابراين ، اهل قرآن را ضعيف و حقوق آنها را كم نشماريد. زيرا آنان نزد خداوند مقام ارجمندى دارند. و چون این دوستم خودش اهل قرآن هست من شرمندش شدم و می شم در ادای حقش. درجه ی بعد از پیامبر و رسولانخیلی بالاست… خدایا کمکم کن حقوق مومنین رو به تمامه بتوانم ادا کنم و خود جبران کننده ی کاستی های من باش…آمین

این وسط می خوام از آب گل آلود ماهی تازه بگیرم. بیاین با هم برای دوستم و همه ی کسایی که هادی مردم به سمت قرآن و اهل بیت هستند دعا کنیم که:

پروردگارا، توفیقات آنان را روز افزون بگردان و در گنجینه ی قلبشان را همواره رو به سوی نور باز نگه دار و سینه هاشان را مملو از معارف نبوی قرار ده و آنان را عاملان و فاهمان قرآن قرار ده…. آمین..

خیالم که یه کمکی از این بابت راحت شد موندم که حالا من قرآن رو چقدر بخونم ؟ میدونستم که یه کار باید مستمر باشه تا در قلب هم اثر کنه و هم ملکه ی ادم بشه. اما من چقدر باید قرآن بخونم هر روز؟ تا اینکه روایت بعدی رو دیدم و مشتاق چند بار این روایت رو خوندم و داشتم حساب کتاب می کردم که من برم تو کودوم دسته بهتره و میتونم و این حرفا. اون روایت این بود:

امام باقر عليه السلام نقل مى نمايد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:من قرا عشر آيات فى ليله لم يكتب من الغافلين و من قرا خمسين آيه كتب من الذاكرين و من قرا مائه آيه كتب من القانتين و من قرا مائتى آيه كتب من الخاشعين و من قرا ثلاثمائه آيه كتب من الفائزين و من قرا خمسمائه آيه كتب من المجتهدين و من قرا الف آيه كتب له قنطار و القنطار خمسمائه الف مثقا ذهبا و المثقال اربعه وعشرون قيراطا اصغرها مثل جبل احد و اكبرها ما بين السماء و الارض . كسى كه در شب ده آيه بخواند، از غافلين نوشته نمى شود. و كسى كه پنجاه آيه بخواند، از ذگر گويندگان نوشته مى شود. و كسى كه صد آيه بخواند، از نمازگزاران نوشته مى شود. و كسى كه دويست آيه بخواند، از خاشعين نوشته مى شود و كسى كه سيصد آيه بخواند، از رستگاران نوشته مى گردد. و كسى كه پانصد آيه بخواند، از كوشش كنندگان نوشته مى شود و كسى كه هزار آيه بخواند، يك قنطار براى او نوشته مى شود. كه هر قنطارى پانصد هزار مثقال طلاست . و هر مثقال بيست و چهار قيراط است و كوچكترين قيراط باندازه كوه احد و بزرگترين آن باندازه وسعت ما بين زمين و آسمان است . الله اکبر…اللهم الرزقنا….

همین طور که احادیث رو می خوندم و مونده بودم از این معارف ناب که اهل بیت به ما دادند یه هو یه سوالی برام پیش اومد. عین این سریال ها و فیلم ها که یه صحنه رد می شه صحنه ی بعد می یاد جلوی چشم ادم. و اون سوال این بود که حالا من مثلا قران خون، قرآن رو گوش بدم بهتره یا از حفظ بخونم(البته اونایی رو که حفظم دیگه) یا از روی قرآن بخونم؟ و الله اکبر از اینکه وقتی خدا بخواد معلمت بشه و مطلبی رو بهت یاد بده. حدیث بعدی جواب این سوال من بود. اونم چه جوابی.. از اون جوابایی که انسان خوشش می یاد چون پوزه ی دشمنش رو بر خاک می ماله با این کارش:

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: ليس شى اشد على الشيطان من القراء فى المصحف نظرا. هيچ چيزى براى شيطان سخت تر از قرائت قرآن از روى آن نيست و از اون جایی که ما می خوایم به شیطان سخت بگذره ، تلاوت قرانمون رو از رو می خونیم دیگه.

پروردگارا، به همه ی دوستداران خود، برکت و و سعت وقت را ارزانی دار و وقتشان را در راستای اموری که مورد رضای توست طی کن و توفیقاتشان را روز افزون بگردان…آمین

راستی یه سوال: چرا هر وقت هر کی دعا میکنه میگه توفیقات روز افزون و نمی گه توفیقات لحظه افزون؟؟؟؟ خب توفیقات لحظه ای زیاد بشه که بهتره تا روز. چرا واقعا؟ چرا؟؟؟


 5 نظر

خود نگهداری

30 بهمن 1390 توسط قلم

یه نکته جالبی رو می خوام براتون بگم که تو ذهن خیلی هامون اشتباه یا بهتر بگم درست و دقیق جا نیافتاده. شاید اگه ما حواسمون به این نکته باشه راه تهذیب نفس برامون خیلی باز تر و راحت تر بشه و البته یادمون نره که توکل به خداوند متعال رو هیجوقت فراموش نکنیم.

و اما اون نکته : معنی تقوا چیه؟ خیلی ها تقوا رو به پرهیزگاری ترجمه کردن. ولی خب من به استناد از کتاب ده گفتار استاد مطهری معنای اون رو  « خود نگهداری » می گم.  بعضی وقت ها  فکر می کردم که ادم چرا باید مثلا فلان کار رو نکنه چون ممکنه نتونه جلوی خودش رو بگیره و به گناه الوده بشه. همیشه دوست داشتم ریسک کنم و اون کار رو انجام بدم و خودم رو بسنجم ببینم ایا می تونم جلوی خودم رو بگیرم و گناه نکنم یا نه؟ و اون جاست که باافتخار می تونم به خدا بگم: خدایا من می تونستم ولی انجام ندادم. اما وقتی نرم سمت کاری، توانستنی نیست که بعد از اون افتخاری هم بتونم بکنم و سر بالا بگیرم جلوی خدا که اره خدایا، من این گناه رو انجام ندادم. یکی نیست به من نادان بگه : هنر نکردی که انجام ندادی، تو موقعیت گناه رو نداشتی و انجام ندادی. اگه موقعیتش بود و خودت رو نگه می داشتی و کف نفس می کردی و از خودت صیانت می کردی به خاطر خدا و تقوا داشتی این هنره. واین دقیقا همون نکته ای یه که من می خوام بگم. تقوا یعنی نه اینکه بترسی و جلو نری و از محیط گناه دور باشی. این تقوی، تقوای ضعفه به تعبیر شهید مطهری یا همون تقوای منفی اما اصل تقوا به این معناست که:

در روح خود حالتی رو پیش بیاری که به تو  مصونیت روحی و اخلاقی می ده که اگه فرضا در محیطی قرار بگیره که وسایل و موجبات گناه فراهم باشه، آن حالت و ملکه روحی او را حفظ می کنه و مانع از آلودگی می شه. و این هنره و می شه تقوای قوت یا همون تقوای مثبت.

پروردگارا، چنان ما را تربیت کن که متقی به معنای واقعی شویم… آمین

 5 نظر

عشق

27 بهمن 1390 توسط قلم

تا حالا شده جگر گوشت جلوت، تو تب بسوزه و تو هر کاری بتونی براش انجام بدی و هیج فایده ای نداشته باشه؟

تا حالا شده انگشت های جگرگوشت لای در گیر کنه و از درد صورتش قرمز بشه و اونی که در رو گرفته اصلا متوجه نشه که دست بچه لای در گیر کرده و تو از ناراحتی و درد نتونی حرفی بزنی و هی بسوزی تا صدای جیغ بچه از گلوش بالاخره در بیاد و تازس که انگشتای له شدش از لای در بیرون کشیده بشه؟

تا حالا شده ووروجکت همین طور که داره بازی می کنه و می دوه و شادی می کنه یهو پاهاش لیز بخوره و از پشت محکم بخوره زمین و سرش گروپ صدا بده و تو تمام هیکلت تکه تکه بشه؟

تا حالا شده جگر گوشت دستش رو با چاقو ببره؟ یا مثلا از دماغش خووون بیاد؟ وقتی قرمزی خونش رو می بینی انگاره که قلبت خون ریزی کرده و از تو داغووون بشی؟

وووواااااای که چقدر این اتفاقات دردناک برای من پیش اومده. چقدر عشقم تو تب سوخته و بی حال افتاده رو دستم و نمی دونستم باید چه کنم. چقدر دستش لای در گیر کرده و از درد صداش تو گلوش خفه شده و تو فقط صورت لبو شدش رو می بینی و تمام سلول های بدنت انگار لای در گیر کرده و درد می کشی…خدایا، این عشق، این درد، این حس عمیقی که برای درک این کودک به من داده ای، این محبت عمیقی که در قلب من قرار داده ای، این شوقی که در دستانم قرار دادی تا با تمام وجودم کودکم را در آغوش بگیرم، همه ی این ها که اگه اتیشی باشه من مادر می رم و تو آتیش و این فرزند را از اتیش بیرون می اندازم و خودم تو آتیش می مونم، خدایا این محبتی که در قلب مادر قرار داده ای را سپاس می گویم. می دانم که می خواهی محبت خودت به من را به رخم بکشانی. یادم هست که گفته بودی محبتی که در قلب مادر هست یک ذره از محبتی است که خدا به بنده هایش دارد….


خدایا یعنی تو  این قدر من رو دوست داری؟ یعنی محبت مادری را باید ضربدر چند هزار و میلیون بکنم که بفهمم محبت تو به من در چه اندازس؟ مگه همین محبت مادر هم کمه؟ اگه تو در همین حد هم به من محبت داشته باشی من باید از عشق تو به خودم بمیرم….پروردگارا، الاها، من عاشقتم. مرا ببخش که با خطاها و نفهمی های خود تو را به درد می آورم و خود را از آغوش پر مهرت دور می کنم. خدایا، مرا یاری کن تا بتوانم عبد خوبی برایت باشم و مولایم رو ببینم و حس کنم و درک کنم که اگه تو را بینم، گویی همه را دیدم و اگه تو را نبینم و همه را بینم ، گویی هیچکس را ندیدم….

 3 نظر

میوه ی خوشمزه

06 بهمن 1390 توسط قلم

مطلب قبلی گفتم که شادی و خوشحالی ما باید در چه اموری باشه. حالا می خوای بدونی که اگه چی رو داشته باشی می تونی شاداب باشی و اگه چی رو نداشته باشی خودت رو هم بکشی شاداب نمی تونی باشه؟ می خوای بدونی که ریشه ی شادی تو چیه؟ می خوای بدونی اگه میوه ی شادی رو بخوای بخوری و ازش لذت ببری باید چه بذری بکاری و این میوه رو از رو شاخه ی چه درختی بکنی؟ یا زیر سایه ی اون درخت بنشینی تا قانون جاذبه این میوه رو بندازه تو دامنت.


امام علی علیه السلام جواب من و تو رو می ده:

أصلُ العَقلِ القُدرَةُ ، وثَمَرَتُها السُّرورُ

ريشه خرد توانمندى است و ميوه آن شادى .


یعنی من انسان توانمند تر از اونی هستم که گمان می کنم . باید خودم رو توانمند بدونم تو مسائل. این رو یکی از دوستام همیشه به من می گفت که خودت باید مسائلت رو حل کنی. حالا من ِ توانمند این قدرت و توانمندیم رو رو چی باید سوار کنم؟ رو چی باید سرمایه گذاری کنم؟ اگر به توانمندی که باورش دارم، آب خرد بدهم، این درخت رشد می کند و اگر آب  و نور الاهی و کود بدهم و علف هرزهایی که همه جا رشد می کنهد را،  بچینم، اون وقت هست  که ثمره می دهد و من می توانم بهره ببرم. ثمرش چیه حالا؟ شادی. جالبه که از توانمندی و خرد و عقلت استفاده می کنی برای اینکه میوه ی شادی رو بخوری؟ یعنی شاداب باشی؟ مگه این سرور و شادابی چه فایده ای برای انسان داره؟ چه نفعی به انسان می رسونه؟ اصلا مگه مهمه ما آدم ها شاد باشیم؟؟!!!!!

پی نوشت: قابل توجه اون دسته آدم هایی که می گن شماها همش اهل گریه هستید. این همه بافدیم و خوندیم که به ثمره ی شادی برسیم…

 4 نظر

یا زهرا

01 بهمن 1390 توسط قلم

امشب ، شب شهادت است.

خدایا روزی ام را شکر. الحمد لله.

شما هم گوش کنین. این رو در وبلاگی دیدم. حتما گوش کنین.

یا زهرا

یا زهرا بگو و دانلود کن

التماس دعا

 2 نظر

سیاه مشق

سلام
خوش آمدید.
ممنون از همه دوستانی که نظر می گذارند و من رو با کلماتی بیشتر آشنا می کنند.
پایدار باشید.
------------------------------------
مطالب این وبلاگ، تماما دست نویس حقیر است.
اگر در نت، دیدید، عین این مطلب قرار داده شده، یا خودم اون مطلب رو قرار دادم و یا اینکه سایت ها، نقل کرده اند. .

موضوعات

  • همه
  • همه مطالب
  • اعتقادی
    • خداشناسی
    • امام شناسی
    • معاد شناسی
    • انسان شناسی
  • اخلاقی
  • روایی
    • برداشت روایی
  • ارتباط با خدا
    • شرح ساده ادعیه ماه مبارک رمضان
  • ریزنوشت هایم
  • ارتباط با خود
  • ارتباط با دیگران
  • مقام معظم رهبری دامت برکاته
  • معصومین علیهم السلام
    • اباعبدالله الحسین سلام الله علیه
  • فرهنگی، اجتماعی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

آمار

  • امروز: 5
  • دیروز: 0
  • 7 روز قبل: 7
  • 1 ماه قبل: 173
  • کل بازدیدها: 27480
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس