عناصر ارتباطات ما
در ارتباط با دیگران، اگر به عناصر ارتباطی توجه کنیم، نکات زیبایی را می توانیم از آن برداشت کنیم. عناصر اصلی ارتباطات انسانی در سه عنصر: فرستنده، پیام و گیرنده بیان شده است.
اگر چه که در یک ارتباط، عناصر دیگری هم دخیل هستند اما بدون پارازیت های ارتباطی، و بدون کانال های ارتباطی، بازخوردها و فیدبک ها و رمزگذاری و رمزگشایی های ارتباطی، همان سه عنصر اصلی ای که یک ارتباط را با دیگری شکل می دهد همین سه عنصر است.
تعریف[1] این عناصر واضح است. چرا که هر روزه ما نیز بارها از این سه عنصر در ارتباطامان استفاده می کنیم:
فرستنده کسی است که ارتباط برقرار می کند و یا پیامی را که می تواند کلامی، احساسی، رفتاری، فکری و بینشی و .. باشد به دیگری منتقل کند.
پیام آن چیزی است که بین طرفین ارتباط منتقل می شود. چه پیام همان مراد جدی فرستده باشد و چه اینکه برداشت های متفاوت گیرنده. به هر حال در هر دو صورت پیامی منتقل شده است. اما اگر این پیام، برداشت های خود گیرنده باشد، ما می گوییم که در این ارتباط، به صورت کامل، ارتباط برقرار نشده است.
عنصر دیگر، گیرنده یا مخاطب است که فرد یا گروهی هستند که پیامی را که فرستنده ای فرستاده است، می گیرند.
با توجه به این مسائل، به نظر شما، اگر بخواهیم همین سه عنصر ارتباطی را در ارتباط ما با خداوند متعال بیان کنیم، چگونه می توانیم از این تعاریف و تطبیق آن ها بر این نوع از ارتباط، استفاده کنیم؟ آیا می توانیم این نوع ارتباطی بین انسان ها را به ارتباط بین خدا با انسان و انسان با خدا تعمیم داد؟
————————————–
[1] برای مطالعه بیشتر در این خصوص، رجوع کنید به جامعه شناسی ارتباطات، دکتر باقر ساروخانی، ص 37-42.