عالم عامل، عارف است.
عالم عامل، عارف است. این بیان را در برخی سخنرانی های علما شنیده بودم و آن طور که بنده برداشت می کنم، توجهشان به عمق این کلمات است. عالم. عامل. عارف.
ابتدا باید بدانیم که فرد عارف را چه کسی می دانیم؟ به ویژگی های مصداقی عرفا اشاره نمی کنم بلکه عارف ، با توجه به معنای واژه ای اش، فردی است که شناخت داشته باشد. عارف بالله که می گویند یعنی شناخت خداوند. و شناخت و معرفت الهی است که عارف را دارای مقامات می کند. پس برای اثبات این مدعا که عالم عامل، عارف است، باید اثبات کنیم که عالم عامل است که به درجه ای از شناخت خداوند رسیده است.
برای اثبات این بیان، ابتدا باید معنای عالم را بررسی کنیم. و همه چیز در همین بررسی معنای عالم است. این بررسی فقط از روایات بیان می شود تا شکی در آن نباشد و این طور باشد که سر کلاس درس اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نشسته ایم. پاسخ به دو سوال در این جا کمک کننده ماست.
- عالم، در کلام معصومین چه کسی است؟
1. عالم كسى است كه دانش او وى را به پارسايى و پرهيزگارى و دل بركندن از دنياى فانى و شيفتگى به بهشت فرا خواند [1]
2. عالم كسى است كه به علم عمل كند، هر چند كم عمل باشد.[2]
- ثمره علم، چه چیزی است؟
وقتی ثمره علم مشخص شود، می توان فهمید که آیا عالم، عارف بالله می تواند باشد یا خیر.
ثمرات علم در کلام معصومین این چنین بیان شده است:
1. علم ، عمل را در پی خود صدا می زند و در پی دارد. [3]
2. علم، عبادت را در پی دارد.[4] عبادت به معنای عام آن که اطاعت از حق و هدف از خلقت بیان شده است.
3. علم، اخلاص در عمل را در پی دارد. [5]
با این بیانات درر بار معصومین علیهم السلام، صحت این جمله که عالم عامل، عار ف است واضح می شود. حتی نیازی به لفظ عامل هم نبود، چه اینکه عالم واقعی، عامل هم هست. زیرا علم ، عمل را طلب می کند.
اما چگونگی تطبیق آیه انما یخش الله من عباده العلماء، اگر چه که این آیه نیز در روایات بیان شده است و منظور را بیان کرده اند، اما با این روایات نیز می توان آیه را بیان کرد به این صورت که :
یکی از مقامات و نتایجی که شناخت خداوند در پی دارد، شناخت و درک و فهم فقر ذاتی انسان و و شناخت عظمت خداوند تبارک و تعالی است که منجر به خشیت و تواضع می شود. و این جا شاهد مثال آیه شریفه ای است که بیان فرموده اند: انما یخشی الله. نتیجه شناخت خداوند، درک عظمت خدا و در نتیجه خشیت خداوند است. و این خشیت را کسی ندارد جز علما. من عباده العلماء.
پس، عالمی که حقیقتا عالم باشد(اهل عمل)، عارف بالله است.
اگر چه که مصادیق علما در طول تاریخ مختلف بوده ولی همه آن ها نقطه اشتراکشان در همین بیان است. اگر نبود، عالم نبودند و عارف نبودند. بنابراین بیشتر خصوصیات نیک اخلاقی در علما یکسان است. زیرا سر منشأ آن ها یکسان است. منشأ خداست. فضل خدا. لطف خدا. صفات نیکو که الهام شده به انسان [6]است و فطری انسان است.
عالم به دل و جان می بیند. همان بیانی که در مورد عرفا بسیار می گویند که عارف به دل و جان می بیند.قال امیرالمومنین علی عليه السلام : العالِمُ يَنظُرُ بِقَلبِهِ و خاطِرِهِ . عالم با دل و جانِ خود نگاه مى كند [7]
————————————-
[1] امام علی علیه السلام می فرمایند: إنَّما العالِمُ مَن دَعاهُ عِلمُهُ إلَى الوَرَع وَ التُّقى، وَ الزُّهدِ في عالَمِ الفَناءِ، و التَّوَلُّهِ بِجَنَّةِ المَأوى. غرر الحكم : ٣٩١٠.
[2] قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ألا وَ إنَّ العالِمَ مَن يَعمَلُ بِالعِلمِ و إن كانَ قَليلَ العَمَلِ . ثواب الأعمال : ٣٤٦.
[3] رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ العِلمَ يَهتِفُ بِالعَمَلِ ، فإن أجابَهُ وَ إلاّ ارتَحَلَ . علم، عمل را صدا مى زند، اگر پاسخش را بدهد مى ماند و گر نه مى رود. عوالي اللآلي : ٤/٦٦/٢٦ ؛ الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ثَمَرَةُ العِلمِ العَمَلُ بِهِ ميوه دانش، به كار بستن آن است. الترغيب و الترهيب : ١/١٢٧/١٦.
[4] قال امیرالمومنین علی علیه السلام : ثَمَرَةُ العِلمِ العِبادَةُ ميوه دانش، پرستش است غرر الحكم : ٤٦٠٠.
[5] قال امیرالمومنین علی علیه السلام : ثَمَرَةُ العِلمِ إخلاصُ العَمَلِ .ميوه دانش، خالص گردانيدن عمل [براى خدا ]است. غرر الحكم : ٤٦٤٢.
[6] فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا(الشمس/8) سپس پليدکاري و پرهيزگارياش را به آن الهام کرد
[7] غرر الحكم : ١٢٤١.