یا زهرا
یکی از چارچوب های ارتباط ما
با چه کسی باید بود؟ با چه کسی نباید بود؟ تا به حال به این دو جمله اندیشیده ایم؟
از نظر اسلام معیار در روابط انسان ها دین است. اگر کسی برای دین انسان ضرر داشته باشد باید از او اجتناب کرد و اگر کسی برای دین انسان مفید باشد باید با او در ارتباط بود. از حضرت اباعبدالله علیه السلام روایت شده که فرمودند: بنگر، کسی که برای دین تو فایده نداشته باشد به او اعتماد نکن و به صحبت با او رغبت نشان مده، زیرا هر چه غیر از خدا باشد نابود و عاقبت آن بد است.(نهج الفصاحه، ح484)
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله سؤال شد: کدام همنشین بهتر است؟ حضرت برای دوست و هم نشین سه معیار معرفی کرد و فرمود: هم نشینی خوب است که :
الف) دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد:« مَن ذکَّرکم بالله رؤیَتـُه »
ب) سخن او بر دانشتان بیفزاید :« و زادکم فی علمکم منطقه »
ج) عمل او شما را به آخرت علاقه مند سازد : « و ذکَّرکم بالاخرة عمله »
اگر هم نشین، انسان را از یاد خدا غافل بسازد و برای دین و دنیای انسان فایده ای نداشته باشد، باید از وی پرهیز نمود که از مار خطرناک تر است.
کتاب علی
در پست قبلی حدیثی نوشته بودم که در کتاب علی امده بود: وَجَدنا فی کتاب علیٍ حالا می خوام بگم کتاب علی چیست؟
کهنترین مجموعۀ حدیثی، بلکه اوّلین تألیف نگاشته شده در جهان اسلام کتاب علی (علیه السلام) است که مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) به خامۀ مبارک خود نگاشتند. از این مجموعه در روایتهای گوناگون به نام «کتاب علی» یا «جامعه» یاد شده و خصوصیات ذیل در توصیف آن بیان شده است:
1ـ کتاب علی (علیه السلام) مجموعهای گردآمده از احادیث به املای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در بیان احکام دین و تفسیر آیات توسط آن حضرت است.
2ـ این کتاب به شکل طومار و بالغ بر هفتاد ذراع بوده است.
3ـ در این کتاب کلیۀ احکام فقهی از طهارت تا دیات آمده و به جزئیترین فروع اشاره شده است.
4ـ در این کتاب افزون بر مطالب فقهی، اصول معارف و اخلاق آمده و نیز گویای اخبار ملاحم و فتن بوده است.
5ـ ائمۀ اطهار (علیهم السلام) از احکام این کتاب تبعیت نموده و از آن پیشی نمیگیرند و آن را نسخ نمیکنند.
6ـ کتاب علی (علیه السلام) در نزد جانشینان او یکی پس از دیگری بوده است، چنانکه روایات حاکی از وجود آن در نزد امام سجاد، امام جعفرصادق و امام موسی کاظم (علیهم السلام) موجود است.
خیر دنیا و آخرت
در وسائل الشیعه، چاپ قدیم 20 جلدی، کتاب الجهاد که تتمه ی کتاب امر به معروف و نهی از منکر است بحثی را باز کرده اند به نام ابواب جهاد نفس. در باب 16 روایت اول مشکل گشای بسیاری از ناراحتی های روحی است. امام باقر علیه السلام می فرمایند: وَجَدنا فی کتاب علیٍ انّ رسول الله قال علی منبره: و الذی لا اله الا هو(قسم به ان کس که غیر از او کسی نیست) ما اعطی مؤمن قطّ خیر الدنیا و الاخره(اعطا نشده است به هیچ مؤمنی خیر دنیا و آخرت) الاّ بِحُسن ظنّه بالله. (اولین عاملی که موجب شده است خیر دنیا و آخرت به یک مؤمن داده شود به برکت حسن ظن به خداست. این اولین ظهور کرم خداست.) و رجائه له (و امیدی که به خدا بست؛ اصلا رجا میوه ی حسن ظن است. هر کس که ظنش به خدای متعال نیکو شد امید به او می بندد، دل به او می بندد.) و بحسن خلقه (عامل سومی که موجب می شود خیر دنیا و آخرت شامل حال کسی بشود، به خاطر خوش اخلاقی اش است. حسن خلق هم میوه ی حسن ظن است) والکفِّ عن اغتیاب المؤمنین (کف یعنی باز داشتن: و باز بدارید از اینکه غیبت مؤمنی را بکنید) وسائل، ج11، ص181.
پس تا به حال 4 عامل را فرمودند:
1. حسن ظن بالله 2. امید بالله 3. حسن خلق با خَلق خدا 4. اجتناب از غیبت
ادامه حدیث هم نکات جالبی داره که اگر عمری بود در روزهای بعدی براتون می گم. فعلا به همین چهارتا عامل فکر کنیم و عمل کنیم که اگه نگم همه ی امور ولی به یقین می تونم بگم نصف بیشتر امور ما به آسانی سپری می شود
نیم روز
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا الحسین علیه السلام
چه بنویسد قلم وقتی قلمدان در جوهر دادن، مانده است و جز اشک و خون، چیزی نمی دهد.
چه بنویسد….
می شنوم صدای واحسیناه … وا جداه… وا رسول الله.
چه می کشید پیامبرم صلی الله علیه و اله وقتی هر روز، امام حسین علیه السلام را می دید و کربلا جلوی چشمانش می آمد. حق داشت بگرید … حق داشت..
چه می کشید پدرش علی علیه السلام… چه می کشید مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها…چه می کشید زینب کبری…چه کشید…
زینب علیها السلام همه ی این ها را در یک نیم روز دید، چه ظرفیت عظیمی داشت و امام حسین علیه السلام چه زیبا به او فرمود: يَا أُخَيَّةُ لَا يُذْهِبَنَّ حِلْمَكِ الشَّيْطَان [1] و اشک را از چشمان زینب پاک کرد وَ تَرَقْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوع [2] و با زینب کلام ها گفت [3] …
السلام علیک یا ابا عبد الله
السلام علیک یابن رسول الله
[2] . َقَالَ لَهَا يَا أُخَيَّةُ لَا يُذْهِبَنَّ حِلْمَكِ الشَّيْطَانُ وَ تَرَقْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ فرمود: خواهرم، شكيبائيت را شيطان از دستت نربايد، (اين سخن را فرمود) و اشك چشمانش را گرفت . الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ج2، ص : 91
[3] بخوانید در کتاب ارشاد شیخ مفید. ج 2، ص 93 - 95